پشتیبانی و تقویت نیروهای گریز از مرکز، پیوسته یکی از روشهای قدرتهای استعماری برای مقابله با مقاومت کشورهای تحت سلطه بوده است. فرقهتراشی یا تقویت فرقههای موجود، به عنوان اهرمی در جهت تضعیف وحدت و انسجام دینی مورد استفاده استعمارگران ــ بهویژه پس از درک اهمیت و جدیّت دین در زمینهسازی و استمرار مقاومت سیاسی ــ قرار گرفته است. در مقاله پیش رو، به طور مستند این موضوع بررسی شده است.
امپراتورى روس تزارى، که هماوردى با ملت ایران و افزودن این کشور به قلمرو گسترده خویش را چندان سخت نمىدانست، در طی دو دوره جنگهاى طولانى با ایران، متوجه شد که مذهب تشیع (به مثابه ملاط "وحدت و انسجام اجتماعى" و موتور محرّک شور و حماسه "مقاومت ملى" در برابر تجاوز بیگانگان) مانع سیطره استعمار بر این مرز و بوم است. آنها دیدند که چگونه مقاومت دلیرانه ایرانیان، بهویژه در آغاز دوره دوم آن جنگها (تحت تأثیر آموزهها و منطق عاشورایى تشیع)، سرزمینهاى اشغالى را یکى بعد از دیگرى پس گرفت و اگر بعضى از سوء مدیریتها و به ویژه خیانتهاى امرا و سرداران حکومتى نبود، مىتوانست سرنوشت نبرد را به سود پیروزى قطعى ملت ایران رقم زند.
چنانچه این وبلاگ در دسترس نبود از آدرس زیر دیدن کنید :
فرقه بهایی از ابتدای پیدایش در میان مسلمانان به عنوان یک انحراف اعتقادی (فرقه ضاله) شناخته شد. فرقه بهائیه منشعب از فرقه بابیه است. بنیان گذار آیین بهائیت، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله است واین آیین نیز نام خود را ازهمین لقب برگرفته است.
وی پس از ادعای بابیت توسط سید علی محمد شیرازی، در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد و از فعال ترین افراد بابی شد و به ترویج بابیگری بویژه در نور و مازندارن پرداخت. برخی از برادرانش از جمله برادر کوچکترش میرزا یحیی معروف به «صبح ازل» نیز بر اثر تبلیغ او به این مرام پیوستند. پس از اعدام علی محمد باب به دستور امیر کبیر، میرزا یحیی ادعای جانشینی باب را کرد. ظاهرا یحیی نامه هایی برای علی محمد باب نوشت و فعالیتهای پیروان باب را توضیح داد. علی محمد باب در پاسخ به این نامه ها وصیت نامه ای برای یحیی فرستاد و او را وصی و جانشین خود اعلام کرد.پس از باب عموم بابیه به جانشینی میرزا یحیی معروف به صبح ازل معتقد شدند.و چون در آن زمان یحیی بیش از نوزده سال نداشت، میرزا حسینعلی زمام کارها را در دست گرفت.
قریب یکصد و هفتادسال قبل ایران سرزمین پاکان شاهد ادعای دروغین وبی اساس یکی دیگر از مکذّبین و سوءاستفاده کنندگان از احساسات و عواطف بسیط جامعه بشری بود.در کتاب «دید»از کتب مقدس هندوان آمده:«در آخر الزمان ملکی ظهور خواهد کرد که پیشوای مردم و مقتدای آنها خواهد بود و نامش منــــصــور است وبر تمام اهل عالم چیره خواهد شد وتمام انسانهای مؤمن و کافر را می شناسد.»(بشارات العهدین –ص245) وما نیز با این نام حضرت را در دعای زیارت عاشوراءمی نامیم.
۸ خرداد - ۲۹ می - سالروز مرگ همیشگی بهاء الله را به همه حق جویان و عدالت محوران مسلمان در سرتاسر جهان تبریک می گویم .
بررسی و نقد فرقه ضاله بهائیت
از ویژگیها و خصوصیات بارز مسلک بابیت (و بهائیت منشعب از آن)، تقسیم مداوم آن به فرقهها، دستهبندىها و انشعابات جدید است. بگذریم از اینکه خود "بابیت"، در اصل، یکى از انشعاباتى بود که در گروه شیخیه و در میان پیروان شیخ احمد احسائى و سید کاظم رشتى، رخ داد.
با توجه به قدرت نفوذ و تأثیرگذاری استعمارگران، باید نیازمندیهای آنان را به عنوان متغیری اساسی در رشد و گسترش فرقههای همسو با منافع آنان، نظیر بابیگری و بهائیگری، در نظر گرفت. به بیان دیگر، تشخیص جایگاه این فرقهها نیازمند توجه به کارکرد آنان برای قدرتهای استعماری میباشد. در مقاله زیر، ضمن معرفى اجمالى فرقههای یادشده، اهداف استعمارگران در تقویت این فرقهها و بهرهگیرى از آنها بررسى شده است.
ادامه مطلب ...در کتاب "گنجینة احکام" (ص 136) از قول بهاء الله نیز نقل می کند که:
ازدواج عبارت است از این که بعد از رضایت مرد و زن و رضایت پدر و مادر آن دو، در محلی از اتقیاء حاضر شوند، و خطبة عقد را به کمال روح و ریحان تلاوت نمایند.
همان، محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 162
و در کتاب "اقدس"، میرزا حسین علی نوری می گوید:
ازدواج در کتاب "بیان" به رضایت طرفین محدود بوده ولی ما می خواهیم دوستی و اتحاد برقرار باشد، لذا آن را بعد از رضایت طرفین مشروط به اذن پدر و مادر می دانیم تا کینه و عداوتی میان مردم حاصل نشود، ما مقاصد دیگری هم در این حکم داریم و این کار مطابق قضاء واقع شد.
افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، ص 253، دهم، مهرفام، تهران، 1382 ش
نادیده گرفته شدن حقوق زنان در بهائیت میراث شوم رهبران بهائی است . میرزا حسینعلی جانشینان خود را از میان پسران خود یعنی عباس آفندی و محمد علی تعیین می کند و عباس آفندی هم در کتاب الواح وصایا خود رهبران بعد از خود را منحصر به فرزندان پسر از نسل خودش تعیین کرده است و هیچ حقی برای فرزندان دختر قائل نیست .
باب در سه شهر با علمای عصر خود مستقیماً برخورد و احیاناً مناظره داشت: شیراز، اصفهان و تبریز.
الف) شیراز: شیراز برای باب (در دوران ادعای «بابیت» ش) از همه جای ایران بدتر بود1 و مردم آنجا عموماً با او مخالف یودند.2 حتی دوستان سابقش هم دشمنترین کسان شدند!3 علت این امر، بیش از هر چیز، اقدام باب به تکذیب آشکار مدعیات خود بود. باب (به اعتراف کاتب و دستیارش: سید حسین یزدی) همهِ مدعیات خود را بالای منبر مسجد وکیل شیراز در حضور علما و مردم تکذیب کرد4 و به تصریح نبیل زرندی (نویسندهِ مشهور بهائی): بر فراز منبر گفت: «لعنت خدا بر کسی که مرا باب امام بداند... لعنت خدا بر کسی که مرا منکر امامت امیرالمؤمنین و سایر ائمه بداند» .5 پس از آن نیز در ابلاغیهِ معروف به ابلاغیهِ «الف» ، ضمن تصریح به جاودانگی احکام اسلام، از ادعای بابیت و نیابت خاصهِ امام عصر (ع) برائت جست.6