بررسی و نقد بهائیت ، در این مقاله مختصر، صرفا با استناد به کتب موثق بهایی که در همه محافل آنها در دسترس است، و حتی الامکان فقط کتب نوشته شده توسط دو شخص اول بهاییت یعنی آقای علی محمد شیرازی ملقب به باب و میرزا حسینعلی ملقب به بها می باشد به تناقضاتی که در کتب آنها موجودمی باشد استناد میکند.
بهائیان سخن از «وحدت عالم انسانی» و برابری تمام انسان ها می گویند در حالی که در کتاب مقدسشان (کتاب اقدس) علناً هر کس به دیانت بهائی باور نداشته باشد، گمراه شمرده شده است.
پس مردم با میرزائی روبرو هستند که حامل وحی الهی است بلکه خود نفس الهی است!
ادامه مطلب ...مهم ترین کتاب حسین علی نوری کتاب اقدس و ایقان است و در هر دو کتاب در میان بهائیان دارای احترام ویژه ای است. کتاب ایقان که چندین بار توسط لجنه نشر آثار بهائی تصحیح شده است حاوی مطالبی است که بخشی از آن در ارتباط با اثبات قائمیت علی محمدی شیرازی است.این کتاب درآخرین سالهای اقامت وی در بغداد نگاشته شده است.این بحث برای حسین علی نوری ومبلغین بهائی حائز اهمیت بوده است که بتوانند اثبات کنند علی محمدشیراز آخرین اما شیعیان یعنی حجت بن احسن مهدی است. کسی که با آمدنش جهان را از عدل داد پر خواهد کرد.
البته باید تاریخ درخشان یک جریان نه چندان قدیمی را از تاریخ غم ها و غصه های یک ملت طلب نمود از همه آنها که ایرانی اند و غبار خستگی و درد از یک تاریخ استعمار و خیانت شکسته اشان کرده است.
کسی نیست به پرسد چگونه خدا راضی است کشوری مثل روسیه که خون،خاک و ناموس این کشور به دستان ناپاکش آلوده است بزرگترین حامی پیامبرش باشد.ویا کشوری مثل استعمار گر پیر با تمام جنایتهایی که در این کشور ،عراق ،شبهه قاره و کشورهای دیگر کرده به منظور ایجاد تحول بنیادین مذهبی و فرهنگی از انسان معلوم الحالی حمایت کند.
البته در میان همه ملل اختلافات متنوع وجود دارد ولی مسئله ای که مورد توجه حقیر قرار گرفته است این است که چه طور عناصر اصلی یک حرکت (دین)به نحو فاحشی با یک دیگر اختلاف دارند.
شاید مطالعه مجدد تاریخ شیخی گری و بابی گری به تواند برخی از دوستان را قانع سازد که که این حرکت به طور بنیادی مورد سئوال است.
مسئله شیخیه پس از علی محمد شیرازی به طوز چشمگیری دچار تحول شد آنهم از سوب افرادی که برخی از آنان آصحاب سر و نزدکان جریان بابیه بودند.
پس از افتضاح بدشت که بسیاری از سران بابی آن را مرتکب شدند و شخصیتی چون قره العین در آن شرکت داشت مدعیان نجات بشر به استانهای مشهد و مازندارن رانده شدند. ذکر برنامه های حسین بشروئی و بارفروش در مشهد نیازمند بررسی بیشتر تاریخ بابیت و بهائیت است که در این رابطه کتابهایی هم نوشته شده است.
بشروئی مقاومت مردم متدین مازندران را مهمترین مشکل خود ارزیابی می کند تا به قلعه ای که یکی از بزرگان شیعه به نام ابی منصور احمد ابن علی طبرسی نویسنده کتاب احتجاج در آن مدفون است پناه می برد.
وی به همراه عده ای به این قلعه یورش می برد و آنجا را تصرف می کند و به همت اطرافیان خود و به برکت اموال مردم زحمت کش و بیچاره ی حومه قلعه شروع به بازسازی آن می کند.اسناد مختلفی از چپاول و غارت این جماعت ذکر شده است که بهائیت مایل نیست به صحت آنها تن به دهد ولی واقعیت دارد.
فریاد بهائی همه جا بلند است که ما به عنوان یک دین از حقوق دینی در ایران برخوردار نیستیم. و دولت ایران حوق بشر را نقض می کند.
ولی چند نکته:
1. آیا بهائی دین است؟
2. مگرکشورها که عمده مدعی دموکرسی هستند به همه ادیان رسمی دنیا حق حیات می دهند؟مثلا فرانسوی ها به مسلمانان هرگز حق زندگی نمی دهند!!!
3. اگر ثابت شود که گروهی با فعالیت های سیستمی قصد انحراف اذهان عمومی،جو سازی،جاسوسی خلل در امنیت و نهایتا قصد براندازی یک نظام را دارند آیا یک نظام بازهم باید به نگاه رأفت به آن جماعت بنگرد؟
مرجعیت دینی و علمی در بهائیت پس از مرگ شوقی افندی دچار بحرانی غیر قابل توجیه شده است و بهائیت را با چالش مهم روبرو کرده است چون اساس بهائیت بر هرج و مرج گذارده شده است و با شواهد قاطع می توان ثابت کرد که بهائیت با برنامه ریزی خاصی به سمت لائیت و حذف مطلق شریعت بوده به همین جهت کسی دنبال جواب این سئوال را نگرفته است.
اگر طبق پیش بینی حسینعلی نوری مسئله ولایت محقق نشود سرنوشت این جریان چه خواهد شد؟
بهائی عنود به منظور فرار از مالکیت خدای واحد به بهائیت پناه برده است بنابراین لزومی ندارد تا به دنبال جواب این سئوال باشد.البته بهائی دهها مشکل بدون چاره دارد که دنبال کردن این مسئله بخش کوچکی از موضوعات بی جواب این جریان به حساب می آید.