انگلیسیها در عصر قاجار و پهلوی در ایران، مؤسسات گوناگونی (اعم از سیاسی، اقتصادی، نظامی و...) داشتند که از همه آنها بدون استثنا به مثابه ابزاری جهت پیشبرد اهداف «سلطهجویانه» خویش بهره میجستند، و شواهد تاریخی، نشان از همکاری اعضای فرقه با این مؤسسات دارد.
از جمله این مؤسسات که مدتی دراز شریان اقـتـصـاد کـشـورمـان را در چـنـگ داشـت، بـانـک شاهنشاهی ایران و انگلیس بود. طبق تحقیقات یکی از پژوهشگران: شاهزاده محمدمهدی میرزا لسان الادب (بهائی) مترجم بانک شاهی در تهران بود1 و ابوالحسن ابتهاج (پسر ابتهاج الملک، بهائی مقتدر گیلان و مازندران) نیز در ابتدا در بانک شاهی کار میکرد. او بعدها به یکی از مقتدرترین شخصیتهای مالی حکومت پهلوی بدل شد.2
بدیع الله افنان (م1349ش) عضو محفل بهائیت در یزد و اصفهان و از فعالان شاخص این فرقه، «زبان انگلیسی را آموخته و در بانک شاهنشاهی ایران استخدام» شد.3
به همین نمط باید از ارتباط و همکاری بهائیان با سـفـارتـخـانـه و کـنـسـولـگریهای انگلیس (و نیز تلگرافخانههای وابسته به بریتانیا) در کشورمان یاد کرد.
سر دنیس رایت، مورخ و سیاستگر انگلیسی، در کتاب خود تصریح میکند که بهائیان، در بسیاری از مـوارد بـرای حـفـظ خـود (از گزند مخالفان) در کـنـسـولـگـریهـا و تـلـگـرافخانههای انگلیس پناه مـیجـسـتـنـد.4 مـحـمـدرضـا آشـتـیـانـیزاده، از سیاستمداران آگاه و پراطلاع عصر پهلوی، نکته مهم و بسیار درخور دقتی را بازگو میکند: «در سفارت انگلیس اگر میخواستند از ایرانیان استخدام کنند حتماً یا یهودی یا ارمنی یا بهائی، گهگاه زردشتی، و برای مشاغل نازلتر از قبیل فراشی و نامهبری و نـامهرسانی و باغبانی و غلامی، از پیروان فرقه علیاللهی (غلاه) برمیگزیدند، و به عبارت دیگر، مستخدمین بومی سفارت انگلیس از هر فرقهای بودند غیر از شیعه اثنی عشری» .
به اشتغال برخی از بهائیان در سفارت انگلیس اشاره میکنیم: نبیلالدوله (از مقربان عباس افندی، و روِسای مشهور بهائیت در امریکا) «ابتدا در خدمت سـفـارت انـگـلـیـس کـار مـیکـرد» .5 مـورد مهمتر: عبدالحسین نعیمی (فرزند میرزا نعیم شاعر مشهور بهائی) است که منشی اول سفارت انگلیس بود.6 میرزا نعیم سدهی اصفهانی (1334 ـ 1272ق) صاحب دیوان «گلزار نعیم» ، که او را بزرگترین شاعر بهائی شمردهاند، به نوشته آواره: «مدتی در تهران با حضرات امریکاییها و اخیراً با سفارت انگلیس دوستی پیدا کرد و معلوم شد... پسرش منشی اول سفارت انگلیس است...» .7 نورالدین چهاردهی مینویسد: نعیم «معلم زبان فارسی در سفارت انگلیس بود و از طرف عبدالبها مأمور تبلیغ گردیده بود» .8
صبحی مهتدی (کاتب و منشی پیشین عباس افندی) نقل میکند زمانی که پس از جنگ جهانی اول و در سالهای سلطه انگلیس بر مصر و فلسطین، تصمیم گرفت همراه ابناصدق (از عناصر شاخص بهائیت) جهت دیدار با عباس افندی از ایران به حیفا برود، «به محبت و همت آقای نعیمی، گذشته از جواز» حرکت به فلسطین «توصیه نیز از سفارت انگلیس دریافت» کرد.9
نـعـیـمـی (1351 ـ 1275ش) مـتـولـد تـهـران و تحصیلکرده مدرسه بهائی «تربیت» و نیز مدرسه یهودی / فرانسوی «آلیانس» و مدرسه امریکایی تهران بود. وی سالها عضو محافل ملی بهائیت در تهران و پاریس بود و الواح متعددی از پیشوایان وقت بهائی دریافت کرد.10 چنین کسی، به نوشته استاد عبدالله شهبازی11:
... در حوالی سال 1920 میلادی در صفوف جنگلیها حضور داشت. او به عنوان نماینده «کمیته نجات ایران» ، که ریاست آن را احسانالله خان دوستدار به دست داشت، در اولین کنگره حزب کمونیست ایران (در انزلی) شرکت کرد و پیام این کمیته را قرائت نمود.12
عبدالحسین نعیمی پسر میرزا محمد نعیم، شاعر معروف بهائی (اهل روستای فروشان سده اصفهان)، است. میرزا محمد نعیم پس از مهاجرت به تهران در سفارت انگلیس به کار پرداخت. عبدالحسین نعیمی نیز، چون پدر، کارمند سفارت انگلیس در تهران بود.13 در گزارش مورخ 10/7/1345 ساواک تهران به ریاست ساواک (نصیری) و مدیرکل اداره سوم (مقدم) چنین آمده است: «عبدالحسین نعیمی در سالهای 1320 الی 1324 رئیس کمیته محرمانه سفارت انگلیس در تهران بوده و با همکاری دبیر اول سفارت انگلیس [آلن چارلز تُرات] در امور سیاسی خارجی و داخلی ایران نقش مؤثری داشته و خانم لمبتون... یکی از دوستان و همکاران نزدیک و مؤمن عبدالحسین نعیمی بوده. آقای نعیمی در سال 1325 یا 1326 از سفارت انگلیس کنار رفته و همکاری خود را در امور سیاسی به طور مخفیانه و غیرمحسوس با سرویس اطلاعاتی سفارت انگلیس در تهران ادامه میداده است و در ظاهر به کسب و تجارت میپرداخته است. آقای نعیمی اکنون از مالکین بزرگ به شمار میرود و همکاری مخفیانه خود را با دوستان انگلیسی در تهران حفظ کرده است...» .14
در دوران محمدرضا پهلوی، یکی از دختران عبدالحسین نعیمی، به نام ملیحه، همسر سپهبد پرویز خسروانی (از عوامل کودتای 28 مرداد 1332 و عضو فرقه بهائی) بود15 و دیگری، به نام محبوبه، به همسری محسن نعیمی (دبیر مؤید) در آمد. در حوالی سال 1346 او و شوهرش به آفریقا مهاجرت کردند و به ارکان بهائیت در این منطقه بدل شدند.16
سر آرتور هاردینگ، استاد فراماسونری، و سفیر بریتانیا در ایران زمان مظفرالدین شاه (سالهای ـ 1900 1905م) است. وی زمانی که به دستور وزارت خارجه بریتانیا، جهت دیدار با لرد کرزن (نایب السلطنه امپریالیست بریتانیا در هند) در مسقط، از تهران حرکت کرد و همراه جرج چرچیل (دبیر شرقی امور سفارت) روانه جنوب ایران شد، در آباده فارس، در ضیافتی شبانه شرکت کرد که به قول او: «اکثریت مهمانان آن... منتسب به " فرقه بهائی" بودند» . به نوشته هاردینگ: آنان همگی «دشمن سرسخت زعمای مذهبی ایران (علمای شیعه) بودند [و] آن شب... موقعی که تشریفات شام و شب نشینی تمام شد و میهمانها رفتند و ما نیز برای استراحت وارد بسترهای خود شدیم، تا مدتی از شب رفته صدای صحبت و قیل و قال از اتاق مجاور میآمد که بعداً معلوم شد نوکرهای میزبان قسمت عمده ساعات شب را از خواب و استراحت چشم پوشیده و و قت خود را صرف صحبت و مناظره با نوکرها و اسکورتهای هندی ما کرده بودند، به این امید که اینان را به مسلک خود بگروانند...» .17
از موارد مهم همکاری بهائیان با استعمار بریتانیا در ایران، شرکت موثر آنان در کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299 است که به پیدایش رژیم فاسد و وابسته پهلوی انجامید.(ایام: از این مطلب در مقاله «یهائیت و رژیم پهلوی» به تفضیل سخن رفته است.)
پانوشتها:
1. تذکره بهائی، ج 3، ص 254
2. «جستارهایی از تاریخ بهائیگری در ایران...» ، عبداللله شهبازی، تاریخ معاصر ایران، س 7، ش 27، پاییز 1382، ص 20
3. اخبار امری، سال 1350، ش 5، ص 182
4. ایرانیان در میان انگلیسیها، ترجمه کریم امامی، ص 285
5. فراموشخانه و فراماسونری در ایران، 3/464
6. کشف الحیل، ج 3، چ 4، صص 127 و 213
7. الکواکب الدریه، 2/192
8. بهائیت چگونه پدید آمد؟، ص 93
9. خاطرات صبحی...، چاپ سید هادی خسروشاهی، صص 127 –126.
10.آهنگ بدیع، سال 29 (1353)، ش 1 و 2، صص 27 - 26
11. جستارهایی از تاریخ بهائیگری در ایران...، صص 50 -51.
12 .پیدایش حزب کمونیست ایران، تقی شاهین (ابراهیموف)، ترجمه ر. رادنیا. تهران، گونش، 1360، ص 211 (به نقل از: آرشیو انستیتوی تاریخ آکادمی علوم آذربایجان شوروی)
13. تاریخ ظهورالحق. ج 8، ق 1، صص 374 - 362؛ تذکره شعرای بهائی، ج 3، ص 486 -484
14. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی. 2/455
15. همان، ص 454
16. تذکره شعرای بهائی. 3/486
17. خاطرات سیاسی سر آرتورهاردینگ، ترجمه دکتر جواد شیخ الاسلامی، صص ـ 224 -225.