من پیامبر روشنفکری هستم و خودم را خاتم نمی دانم شما حتی می توانید به پیامبرانی که بعد از من مبعوث می شوند نیز ایمان بیاورید فلذا دوستان بهایی که به خاتمیت اعتقادی ندارند در اولویت ثبت نام خواهند بود و می توانند بها جون رو بی خیال شوند و به آیین من بگرایند.
در آیین من هیچ قاعده و قانون و فقهی وجود ندارد و کلآ آدم باید دلش پاک باشد.
اصولآ در فرایند تکامل داروینی میمون تبدیل به انسان شده و عقل بشر کامل شده و بشر خودش برای خودش تصمیم گیری می کند. دین برای وقتی بود که انسان هنوز میمون بود.
چون این فرقه نمونه ای از همان برنامه های سرمایه گزاری شده آنهاست وآنها نیز همچون مادری که از کودکش مواظبت می کند از این فرقه مواظبت وحمایت می کنند.حال با تحلیل جاعه شناختی از این فرقه خلی از مسائل روشن میشود.
نقشه تمامی دشمنان اسلام بویژه تشیع که درعرصه سیاسی واجتماعی آنها تنش ایجادشده بود برمحورحمایت از فرقه های نوظهور در اسلام بنا نهاده شده که این از ابتدای قرن سیزدهم هجری به طور گسترده شروع شد.
یک نویسنده معاصر که در موضوع (بهائیت درایران) تحقیق جامعی انجام داده است نیمه دوم قرن سیزدهم هجری را از دید جامعه شناسی سیاسی چنین توصیف نموده است:
فضل الله مهتدی (صبحی) اولین قصه گوی صبح جمعه ی رادیوی جمهوری اسلامی ایران بهائی زاده ای بود که به دلیل تعصب خاص به بهائیت خود را درتشکیلات بهائیان به عنوان کاتب مخصوص ونویسنده عبدالبها معرفی کرد ودرنزد او بسیار گرامی شد.
از خاطرات مهتدی می شود پی برد که همدم وهمراز عبد البها درهمه زمینه ها بوده است واز تمام افکار واعمال او مطلع بوده که همین امر باعث می شود به بطلان این فرقه واشتباه خود در گرویدن به آنها پی ببرد واز این مسلک دست بشوید واسلام را به عنوان دین خود انتخاب کند. او از خوش گذرانی های خود با عبدالبها در طبریا (مرکز یهودیان آنروز) وعکا وبهجی وحتی کشتی رانی روی دریا به اتفاق عبد البها، در خاطرات خود چنین بیان می کند که کثرت همنشینی با رهبر این مسلک وآگاهی از افکار واعمال پنهانی او مرا متوجه بطلان این فرقه و افکار من نسبت به آن کرد.واین باعث شد به اسلام روی بیاورم.
یکی دیگر از راه های شناخت و نقد یک فرقه یا دین و مذهب و یا یک حکومت ،دقت در قوانین مورد توجه آنها و قوانین و مقررات وضع شده توسط آنهاست .بسیار واضح است که هرمسلکی قوانینی را دارد که مطابق با عقاید و اصول آن فرقه و مسلک است.و بطو ر کلی آنچه را وضع می کند و قبول دارد ،از اصول اساسی و پایه آن فرقه طراوش می کند. حال با این دیدگاه به برخی از خورده قوانین فرقه بهائیت نظر می افکنیم تا بیش از پیش همه چیز بر ما روشن شود .
( این که می گوئیم خورده قوانین بدین منظر است که مقررات این قوم یا از دیگر فرقه ها اخذ شده است و یا اینکه بنابر مصلحت سردمداران آن فرقه توسط رهبرانشان وضع شده که برای مردم چندان سودی ندارد و علاوه بر آن باعث محدودیت هائی در مراودات و زندگی روزمره آنها شده است . و همگان خوب می دانند که فلسفه وجودی قوانین راحتی مردم است که با وضع و اجرای آنها در پی امنیت و آرامش و رفع محدودیت ها هستند.)
ادامه مطلب ...آقای میرزا حسینعلی تراشیدن موی سر را جایز ندانسته و دستور داده موی سر از حد گوشها تجاوز نکند (1) عکسهایی که از جناب بهاء در دست است نشان میدهد ریش آقا بلند و خرمنی از موی بر روی شانه آن بزرگوار ریخته است (2) این هم نمونه ای از دستورات بهاء که فقط برای اغنام صادر نموده و شخصا اجرا نمی کرده است. برای اینکه مو یا پشمهای صورت سهمی از خدایی (بهاء ) برده باشد به یاران سفارش نموده است در موقع دعا این جمله را تلاوت کنید . اللهم انی اسئلک بشعراتک التی یتحرک علی صفحات الوجه (3) « بگوئید خدایا قسم میدهم تورا به موهائی که بر صورتت می جنبد » بهائیان دربرابر این ایراد نظیر صدها سوال و اشکال جوابی ندارند جز اینکه مانند سید مهدی گلپایگانی که بهائیت به بزرگی و عظمت او افتخار و قلم فرسائی کرده در برابر این پرسش غافلگیر شود و با پاسخ خود دانش و فضلش را به مردم بنمایاند اینک شرح مباحثه سید مهدی گلپایگانی بهائی با یکی از معترضین...
ادامه مطلب ...گروه وهابیت یکی زیرشاخه های فرقه ی باطنی هامحسوب می شود .بهائیت دراصل ((بابیت ))نام داشته ومنسوب به میرزامحمدعلی شیرازی اهل ایران متولدسال1380میلادی می باشد،میرزامحمدعلی شیرازی دراصل مذهب شیعه اثنی عشریه داشته وبعدها بین مذهب اثنی عشری ومذهب اسماعیلی جمع وتلفیق می داد ،اوبه مطالعات فلسفی پرداخته واندیشه ای نوبه مردم ارائه دادوخودراسخنگوئی امام غائب ودروازه وباب رسیدن به امام زمان معرفی کردبهمین خاطرگروه عقیدتی اورا((بابیه ))نامیدند..
ادامه مطلب ...