بررسی و نقد بهاییت

وب نوشته های یک آنتی بهائی در بررسی و نقد فرقه ضاله بهاییت

بررسی و نقد بهاییت

وب نوشته های یک آنتی بهائی در بررسی و نقد فرقه ضاله بهاییت

شکست اقتدار ملی و دینی کشورهای اسلا‌می‌

‌‌بر اساس‌ نظریه‌ ماکس‌ وبر، رشد سرمایه‌داری‌ در اروپا مرهون‌ پیدایش‌ پروتستانیتیسم‌ و نوگرایی‌ در دین‌ بود. از دیگر آثار این‌ نوگرایی‌ مذهبی، رشد ناسیونالیزم‌ (اصالت‌ خاک‌ و خون) و تفکیک‌ اروپا به‌ کشورهایی‌ مستقل‌ از کلیسای‌ کاتولیک‌ مستقر در رم‌ بود.

به‌ عبارت‌ دیگر، با شکسته‌ شدن‌ کیان‌ یا اقتدار مذهب‌ کاتولیک‌ در اروپا، مجال‌ برای‌ رشد ملت‌گرایی‌ و جدا شدن‌ قومیت‌های‌ مختلف‌ به‌ عنوان‌ کشورهای‌ مستقل‌ فراهم‌ گردید. به‌ نظر می‌رسد قاعده‌ شکسته‌ شدن‌ کیان‌ یا اقتدار مذهبی‌ و ایجاد زمینه‌ برای‌ پراکنده‌ شدن‌ اجزای‌ یک‌ کشور، توسط‌ سیاست‌مداران‌ روسیه‌ و انگلیس‌ در اوایل‌ قرن‌ نوزدهم‌ در منطقه‌ خاورمیانه‌ و آسیا مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ باشد. آنان‌ با ایجاد و یا استفاده‌ از نوگرایی‌ دینی‌ در کشورهای‌ عثمانی، هند و ایران، در پی‌ شکستن‌ اقتدار ملی‌ آنان‌ و تقسیم‌ این‌ کشورها به‌ قطعات‌ کوچکتر بوده‌اند. ایجاد یا استفاده‌ از وهابیت‌ در عثمانی‌ توانست‌ قسمت‌ جنوبی‌ این‌ کشور را از آنان‌ بگیرد و کشور جدایی‌ ایجاد کند.

در هندوستان‌ نیز مرام‌ قادیانی‌ تقسیماتی‌ را به‌ وجود آورد. به‌ نظر می‌رسد در ایران‌ کمک‌ به‌ رشد بابیگری‌ و بهائی‌گری، به‌ علت‌ مقاومت‌ دولت، مردم‌ و روحانیت‌ اصیل، (به‌ عنوان‌ سنگربانان‌ مذهب) نتوانست‌ اقتدار ملی‌ را که‌ همان‌ تکیه‌ بر مذهب‌ شیعه‌ بود در هم‌ بشکند و تفرقه‌ ملی‌ ایجاد کند. پس‌ از ناامیدی‌ از شکستن‌ اقتدار ملی، استثمارگران‌ درصدد استفاده‌ از این‌ مسلک‌ در جهت‌ استقرار نظام‌ اجتماعی‌ وابسته‌ به‌ غرب‌ در ایران‌ برآمدند و از این‌ جنبش‌ در راستای‌ منافع‌ خویش‌ و مقابله‌ با اقتدار اسلامی‌ در منطقه‌ بهره‌ بردند.‌

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد